روضه خوان نیستم
اما میگویم
که قصه دَر
داستان کینههای پدریشان بود..
حضرت فاطمه س به ام سلمه در پاسخ با این سوال که عرض کرد: در چه حالی هستی؟ فرمود: در حالی هستم که گویا [در میان دریایی عظیم از] غم و حزن و اندوه غوطهورم؛ پیغمبر از دست رفت و وصی او مظلوم واقع شد! بخدا سوگند، آنکه امامش به گونهای مظلوم شود که نه طبق دستور خدا با او عمل شود و نه طبق توصیه حضرت رسول، همچو کسی است که چادر از سرش کشیده شده!
اما آنچه [این قوم ] با علی کردند، تنها با کینههای جنگ بدر و احد سازگاری داشت که در قلبهای منافقان تا به حال مخفی بود و هر لحظه احتمال این فتنه میرفت، و اکنون که پیامبر خدا از دنیا رفته است آن کینهها علنی شدهاند و چه قطرات مصیبت که از ابرهای شقاوت بر سر ما میبارد! آنان رشته عهد و پیمان خود را با رسول خدا را از سینههای ناپاکشان پاره کردند و چه بد موضعی نشان دادند و در برابر وعده الهی بر حفظ رسالت و سرپرستی مومنین ! و چه بد فریب دنیا فانی را خوردند و پس از پیروزی اسلام و مسملین، دوباره از امیرالمومنین اعراض نمودند که دلیرانه پدران و اجداد مشرک و کافر آنها را در عرصههای مختلف جنگ و دلیری به هلاکت واصل نموده بود!
المناقب، ج ۲، ص ۲۰۵
بحارالانوار ج ۴۳، ص ۱۵۶