واحه

تویی امید من چون واحه ای در برهوت..

۵ مطلب با موضوع «دارالشعر» ثبت شده است

فرمود*:

فعِنَد الصَّبَاحِ

یحْمَدُ الْقَومُ السُّرَی

یعنی

در شب تار به ره رو که بیاسایی صبح**


 *شعری منسوب به حضرت علی علیه السلام

**صائب تبریزی

 

|فاء عـیـن|

ما را

به جبر هم که شده

سر به زیر کن

خیری ندیده ایم

از این اختیاره‍ـ ‍ا


* قلبم را جامه تقوا بپوشان و تنم را به کاری که بر من می پسندی بگمار، مرا در برابر آنچه به من روی آوَرَد، به فرمانبرداری خود مشغول بدار تا آنچه را تو دشمن می داری، دوست نپندارم و آنچه را مایه خشنودی توست، دشمن ندارم.

(فـ ـرازی از زبور آل مح‍ م‍ـ ‍د، دع‍ـ ‍ای بی‍ ‍س‍ـ ‍ت و ی‍ـ ‍کم)

|فاء عـیـن|

اگر از کمند عشقت بروم

کجا گریزم؟

که خلاص بی "تو" بند است

و حیات بی "تو" زندان*

*سعدی


 پ ن:

فقد هربت‍ــُــ الیکـ‍ـَــ

به سوی "تــ ــو" گریختم ای یــ ـار

(مناجات شعبانیه)

 

|فاء عـیـن|

یک عمر، انتظار، مرا پیر کرده است
دنیا مرا دوباره زمین گیر کرده است
شب در سکوت مبهم خود آفتاب را
در چشم کور صاعقه زنجیر کرده است
از ابرهای تیره بپرسید این سؤال:
خورشید این قبیله چرا دیر کرده است؟
هر وقت از زمانه تو را کرده ام طلب
در پاسخم اشاره به تقدیر کرده است
آیینه ای شکسته به همراه بادها -
نام تو را شنیده و تکثیر کرده است
برگرد ای حماسه ی جاوید روزگار
حال خوشم بدون تو تغییر کرده است
این جمعه کاش بشنوم از سوی آسمان
"شاعر! دعای عهد تو تأثیر کرده است"...
 
حسین سنگری


|فاء عـیـن|

«خَیرُ الاُمُور اوسَطَها» پس سه شنبه ها
حال و هوای شعر فقط جمکرانی است

|فاء عـیـن|